زیرساخت
موضوعات داغ

آینده‌نگاری حوزه‌ علم‌ و فناوری/توصیفی از زندگی انسان در سال ۲۰۵۰

قبل از ورود به بحث سیاست­ها و رویکردهای حکومت­های مختلف بهتر است تصویری از چشم‌­انداز ترسیم شده برای آینده‌ علم‌وفناوری دنیا در مستندات آینده‌­نگارانه، پیش­‌بینی‌­ها و پیشگویی‌­ها ترسیم شده، ارائه گردد.

این پیش‌­بینی‌­ها معمولاً در دو سطح صورت می‌­گیرد؛ یکی سطح علمی که روندها را بررسی کرده و توسعه‌ حوزه‌­های علوم را تشریح می‌­کند؛ و حدس می‌زند که چه دستاوردهای علمی در آینده حاصل خواهد شد. اما بخش جذاب­تر که معمولاً بخش عمومی است و از آن در سیاست­گذاری­‌ها استفاده می‌شود و جهت‌­گیری‌­ها را هم تعیین می‌­کند، توصیف تأثیراتی است که این پیشرفت­ها در زندگی بشر خواهد گذاشت؛ یعنی ترسیم اینکه زندگی در آینده چگونه خواهد شد. شاید این نوع آینده‌­نگاری شبیه داستان­های علمی‌تخیلی باشد که قبلاً امثال «ژول ورن» نوشته‌­اند و اتفاقاً بسیاری از آن هم امروزه محقق شده است.

امروزه تعداد زیادی از آینده‌نگاری‌­ها توسط افراد مختلف ارائه گردیده که علمی­‌تر از آثار پیشگویانه قدیمی است و بر اساس روندهای موجود نوشته شده است. در این قسمت سعی می‌شود بر اساس پیش‌بینی‌هایی که در مورد حدود ۲۰۰ فناوری نوظهور – که امروزه روی آنها کار می‌شود و نتایج خوبی نیز در این کارها حاصل شده است – توصیفی از زندگی انسان در سال ۲۰۵۰ ارائه گردد.

پیش­‌بینی می‌شود جمعیت جهان در سال ۲۰۵۰ بیش از ۹ میلیارد نفر باشد؛ وضعیت زندگی به کلی تغییر خواهد کرد. به ندرت کار فیزیکی وجود خواهد داشت؛ مگر در مورد افرادی که بخواهند کارهای غیرقانونی بکنند. آنگونه که امروز هم در حوزه‌ی کارهای چندصد سال پیش، کاری انجام نمی‌شود؛ مگر برای مقاصد خاص. همه‌ی اشیاء شناسه و بارکددار می‌شوند و قابل رصد و پیگیری در سیستم­های اطلاعاتی خواهند بود. بنابراین فناوری اینترنت اشیاء کاملاً گسترش پیدا می­کند؛ میلیاردها شیء، انسان و جاندار بارکد مخصوص به خود داشته و در سیستم­های مختلف رصد می­شوند و کاملاً معلوم است که چه چیز یا چه کسی در کجا قرار دارد.

«فناوری­های واقعیت افزوده»، «واقعیت مجازی» و «حسگرهای شبیه‌­سازی» و «منتقل کننده‌ی احساس» به بلوغ خود رسیده و تجاری می­‌شوند. بشر می­تواند با استفاده از این فناوری­ها در هر زمان و مکان با هر فردی که دوست دارد ملاقات داشته باشد. شام را در کنار سواحل مدیترانه با دوستان خود باشد بدون اینکه بخواهد از منزل خارج شود. عینک واقعیت افزوده زده می‌شود، لباس هوشمند (که در حال حاضر ساخت آن آغاز شده و برخی از محصولات آن هم بصورت آزمایشگاهی تولید و آزمایش شده که حس لامسه را منتقل می کند یا بو را ایجاد می­کند) می­پوشد و در یک اتاق که احساس را منتقل می­کند می نشیند و این میهمانی آغاز می‌شود. باد مدیترانه را با همان بو و نسیم احساس می­کند، دریا را می­بیند، صدای آن را می­شنوید، وقتی با دوستان خود دست می­دهد، همان احساسی که در دست دادن منتقل می‌شود با همان فشار و همان حرارت انتقال می­یابد.

این تصویری است که از فناوری واقعیت افزوده در ۲۰۵۰ تصویر شده است و حسگرهای مختلفی که علاوه بر اینکه استفاده­های شخصی دارند، کاربرد پزشکی در اعمال جراحی از دور نیز دارند. پزشکان امروز نیز از راه دور بوسیله‌ی ربات عمل می­‌کنند؛ اما یکی از مشکلات مهم این قضیه این است که لمس بافت­ها توسط پزشک در برخی از اعمال جراحی بسیار مهم است؛ در حال حاضر سنسورهای انتقال­‌دهنده حس لامسه تولید شده‌­اند و پیش‌­بینی می‌شود تا ۲۰۲۰ یا ۲۰۲۵ به حد بلوغ خود برسند. پزشک می­تواند بافت را از راه دور لمس کرده و احساس نماید. حسگرها و منتقل­‌کننده‌­های احساس، بو و طعم در کاربردهای دیگر هم توسعه پیدا می­کنند.

وضعیت تأمین غذا تغییرات اساسی خواهد کرد؛ محصولات کشاورزی بسیار بیشتر شده و کمبود غذا به معنای امروزی وجود نخواهد داشت. استفاده از فناوری­های مختلف کشاورزی، مثل «کشاورزی دقیق» باعث می‌شود بازده‌ی کشاورزی بسیار بالاتر رفته و منابع طبیعی مورد نیاز کاهش پیدا کند. «کشاورزی عمودی» توسعه پیدا می­کند؛ به عبارت دیگر در یک هکتار زمین لزوماً به اندازه یک هکتار کشت صورت نمی­گیرد. امروزه نیز نمونه­‌هایی از زمین‌های با بیش از ده طبقه نیز وجود دارد و در طرح‌های مفهومی که برای ۱۰ تا ۱۵ سال آینده ارائه شده، باغ­های بسیار مرتفع با طبقات متعدد در برنامه توسعه وجود دارد. فناوری خاک مصنوعی و محیط­های کشت بدون خاک، کشت داخل هوا و آب توسعه پیدا می­کند. حتی طرح­هایی برای زیست‌بومهای بسته که در فضا هم بتوان کشاورزی کرده و هم زندگی نمود، وجود دارد.

حدود ۳۰ سال است پروژه­ای با میلیاردها دلار بودجه به نام «بیوسفر۲» در امریکا کلید خورده و طرح پایلوت آن انجام شده و یک تیم به مدت ۱.۵ سال بدون ورود آب و هوا در آن زندگی کرده­اند. حتی عوامل طبیعی مثل باد و باران و رعد و برق هم در آن شبیه­سازی شده­اند و پیش­بینی می‌شود که از این فناوری در سال­های ۲۰۳۰ تا ۲۰۵۰ بتوان برای زندگی در فضا و محیط­های ایزوله­ای که در فضا ایجاد می‌شود، استفاده نمود. منابع کشاورزی متعدد خواهند بود، ضمن اینکه فناوری­های کنترل آب و هوا که از سال ۹۵ در پروژه­ای به نام «مالکیت آب و هوا» – که در یکی از اسناد دفاعی امریکا به آن اشاره شده است – به نتیجه می­رسد. قابلیت کنترل باد و باران، فصول و دمای کره زمین امکان­پذیر خواهد شد و کشاورزی از این منظر نیز ماهیت متفاوتی خواهد داشت. باران تولید می‌شود و منابع طبیعی ایجاد می­گردند!

در زمینه­‌های دیگری هم در حوزه تأمین غذا پیشرفت­هایی حاصل می‌شود؛ از جمله استفاده از محصولات آزمایشگاهی یعنی کشت بافت­های گیاهی و حیوانی و گوشت‌های آزمایشگاهی که علیرغم آنکه در حال حاضر استقبال چندانی از آن نشده و ذائقه‌ی انسان با آن سازگار نیست؛ اما پیش­بینی می‌شود با ایجاد طعم، بخش مهمی از غذای انسان را بافت­های کشت داده شده فراهم کند. غذاها با طعم­هایی که افراد تعیین می­کنند تولید خواهند شد؛ یعنی طعم هم طراحی می‌شود و با استفاده از فناوری چاپگرهای بافتی می­توان غذا را بصورت سه بعدی با اشکالی که مد نظر است چاپ کرد. البته امروزه هم برای برخی غذاهای ساده بصورت پایلوت و نمونه این کار انجام شده و غذاهایی مثل همبرگر را می توان چاپ کرد.

در سال ۲۰۵۰ خیلی از اجناس (اعم از غذا، لباس یا تجهیزات) از راه دور سفارش داده می‌شود و طرح آن ارسال شده و توسط دستگاهی که در منازل وجود دارد چاپ می­گردد؛ مواد هم از این طریق منتقل می­شوند چاپگرهای سه‌بعدی که پیش­بینی می‌شود تا ۲۰۲۰ کاملاً فراگیر و تجاری شوند، به عرصه‌ی چاپ بافت­های مختلف وارد خواهند شد؛ چه بافت­های زنده‌ی گیاهی و حیوانی، چه مواد مختلف و چاپ کردن بسیاری از وسایل از تولید و انتقال آنها ارزان‌تر تمام می‌شود. البته در سال ۲۰۱۳ اولین ماشین و در سال ۲۰۱۴ اولین خانه با این فناوری چاپ شد. حتی نمونه­های زنده، مثل نمونه‌ی مینیاتوری از کلیه در سال ۲۰۱۳ بصورت زنده چاپ شد که تحول عظیمی در حوزه‌ی پزشکی محسوب می‌شود. پیش­بینی می‌شود از سال ۲۰۲۵ به بعد، امکان چاپ اعضای بدن بصورت زنده فراهم شود و در دهه‌ی ۲۰۴۰ انسان خواهد توانست بسیاری از اندام­ها را در داخل بدن چاپ کند. به جای اینکه از جسد یا بدن افراد دیگر عضوی خارج شده و پیوند صورت گیرد، عضو در داخل بدن متناسب با نیاز فرد چاپ می‌شود که این تنها یکی از ابعاد توسعه در حوزه‌ی سلامت و پزشکی است.

در برخی پیش­‌بینی‌­ها گفته شده که مشکل افزایش سن و پیری با تجدیدپذیری اجزا حل خواهد شد که البته بر اساس برخی مسائل فلسفی رسیدن به آن شاید توهمی بیش نباشد؛ اما روندهای علم‌وفناوری در نظام مادی و تجربه­گرای غرب نشان می­دهد که رسیدن به این امر نیز امکان­پذیر است.

دو روند مهم در علم‌وفناوری با سرعت بیشتری اتفاق خواهد افتاد؛ یکی «افزایش سرعت» و دیگری «تسلط انسان بر اجزای کوچکتر از ابعاد نانو» تا حدی که بتواند مواد هوشمند در آن مقیاس تولید نمود. یعنی در سطح اتمی و مولکولی بتوان بافت مولکول­های مواد را بصورت هوشمند طراحی کرده و مواد با خاصیت‌های مختلف از آنها تولید کرد. در فیلم­های مفهومی که از سال ۲۰۵۰ منتشر شده است، کاربری مواد توسط انسان تعریف می‌شود؛ شیر آب از داخل یک دیوار صاف بدون اینکه چیزی داخل آن باشد بیرون می­‌آید، پس از اینکه فرد صورت خود را شست دوباره شیر را در دل دیوار جای می­دهد. یا فیلم­های مفهومی دیگری که در آنها کیف با دست فرد شکل گرفته و تبدیل به صندلی می‌شود. حوزه‌ی مواد هوشمند به‌سرعت در حال پیشرفت و رسیدن به محصول است و پیش­بینی می‌شود تا سال ۲۰۵۰ به مرحله دستکاری ترکیبات و پیوندهای مولکولی و اتمی برسد.

از آثار دیگر این حوزه ربات­های اتمی، مولکولی و سلولی هستند که می­‌توانند کارکردهای متعددی داشته باشند. ربات­های سلولی که برنامه­ ریزی شده و هدف­دار به قسمت­های مختلف بدن فرستاده می‌شود و کارکرد خاصی که بیرون از بدن قابل کنترل بوسیله‌ی ماشین یا انسان است، انجام می­گیرد. در دهه‌ی ۲۰۴۰ امکان ارتباط بدون واسطه‌ی انسان با رایانه فراهم شده و انتقال داده­ها در زمان کوتاهی بین انسان و رایانه انجام می‌شود. پروژه­های بسیار بزرگی در این حوزه در اتحادیه اروپا، ژاپن و امریکا در حال انجام است و به نتایج اولیه هم رسیده که از بخش­های مختلف تشکیل شده از جمله عصب­شناسی، شناخت سازوکار مغز انسان و بحث هوش مصنوعی و یادگیری ماشین که بتوانند این ارتباط را برقرار کنند و بحث‌های ارتباطی و فناوری‌هایی که بتوانند اطلاعات را از مغز انسان به کامپیوتر و از کامپیوتر به مغز منتقل نمایند. در حقیقت امکان بارگذاری و دریافت اطلاعات در مغز فراهم شود. بدین ترتیب مشکلات فراموشی، ظرفیت پایین یادگیری و تمام مشکلاتی که به مغز و حافظه مربوط می‌شود تا حد بسیار زیادی رفع خواهد شد.

در حوزه‌ی ژنتیک نیز فناوری به جایی می­رسد که پدر و مادر می­توانند فرزند خود را با تمام ویژگی‌های مدنظر طراحی کرده و با ژنی که دستکاری شده یا در رحم مادر یا در رحم مصنوعی آن را رشد داده و به دنیا بیاورند. یکی از سناریوهایی که به دلیل مسائل اخلاقی، دینی و حقوقی ممکن است دسترسی به آن ممکن نباشد؛ اما از نظر فناوری امکان­پذیر خواهد بود، ساخت «انسان­های استاندارد» است. هر شرکتی بتواند افرادی با ویژگی­های خاص برای خود تولید کند. چنانچه امروز در حوزه­های غیرانسانی این اتفاق می­افتد. شرکت‌هایی که نیاز به چوب دارند، با فعالیت­های ژنتیکی درختانی با ویژگی­های خاص در جنگل­های طراحی شده ایجاد کرده و از منابع چوب آن بهره­مند می­شوند و انواع میوه­ها و محصولات کشاورزی استاندارد در اندازه­های مشخص تولید می‌شود.

بشر به دنبال آن است که به استانداردسازی انسان نیز دست یابد. ربات­ها بخش گسترده­ای از فعالیت‌های انسانی را بر عهده خواهند گرفت. نیاز به کارهای فیزیکی کم شده، حمل ونقل کاملاً ماشینی می‌شود. ربات­های پرنده فعالیت گسترده­ای داشته و کار نقل و انتقال را انجام می­دهند. در حال حاضر هم شرکت­های بزرگی مثل «آمازون» برای رساندن اجناس از انبار به دست مشتریان از ربات­های پرنده و کوادکوپترها استفاده می­کنند؛ حتی در سال ۲۰۱۴ یک شرکت تولید فست­فود، برای ارسال غذا به درب منازل از ربات­های پرنده استفاده می­کرد؛ امروزه کاربرد این ربات­ها در صنعت فیلم­سازی، سمپاشی و امدادرسانی گسترش پیدا کرده و پیش­بینی می‌شود کارکردهای فراوانی در آینده خواهند داشت.

روابط انسانی متفاوت شده، جوامع انسانی دچار تغییر خواهند شد، مرزهای جغرافیایی از بین خواهند رفت. جنس کار کردن متفاوت می‌شود. منازل و ماشین­ها کاملاً هوشمند شده، پروژه­هایی که بیش از ده سال است آغاز شده‌­اند – مثل خانه­‌ها، اتومبیل­ها و تلویزیون­های هوشمند – به حد بلوغ می‌رسند و بدون واسطه با انسان‌ها تعامل خواهند داشت؛ مالک خود را با کدی که دارد و ویژگی­های بیومتریک – مثل مردمک چشم، صدا و اثر انگشت – تشخیص خواهند داد. مالکیت اشیاء به یک یا چند فرد تعلق می­گیرد و فقط آنها می­توانند از آن وسیله استفاده نمایند و اشیاء بصورت هوشمند اجازه استفاده از خود را به دیگران نمی­دهند. تعامل انسان با اشیاء نزدیک­تر می‌شود و از طریق صحبت کردن و لمس صورت می­گیرد که تا امروز هم در طرح­ها و پروژه­های آزمایشی و پایلوت بخشی از آن محقق شده است.

روشنایی، گرما، سرما، رطوبت و سایر شرایط در خانه‌ها به روش­های مختلف نور مصنوعی، چرخش به سمت خورشید و انواع روش­هایی که امروزه در حال آزمایش است، تغییر می­کند؛ اتومبیل‌های بدون سرنشین توسعه پیدا خواهند کرد؛ اتومبیل‌هایی که امروزه از حالت آزمایشگاهی خارج شده و از آزمایش‌های عملیاتی تا حد مناسبی سربلند بیرون آمده­اند، قابل هدایت بصورت هوشمند یا اتوپایلوت می‌شوند. انواع تجهیزات آشپزخانه مثل چاپگرهای سه بعدی – که با دستورات مالکین خود یا کسانی که دسترسی برای آنها تعریف شده کار می­کنند – گسترش پیدا خواهد کرد.

طبیعتاً این حجم از فعالیت­های ماشینی نیازمند انرژی بسیار زیادی است. شیوه‌ی تأمین انرژی در جهان نیز تغییرات گسترده­ای خواهد داشت. مخصوصاً در دهه ۲۰۳۰ فناوری­هایی مثل «همجوشی هسته‌ای»، «تولید انرژی از عوامل طبیعی مختلف»، «بالا بردن بازده‌ی تجهیزاتی که انرژی مصرف می­کنند»، «ایجاد چرخه­های انرژی برای ذخیره‌ی دوباره‌ی انرژی مصرف شده»، عمده‌ی منابع انرژی خواهند بود و استفاده از ذخایر فسیلی کمتر خواهد شد. حتی در برخی پیش­بینی­ها گفته شده است که هزینه‌ی بسیاری از انرژی‌ها مثل انرژی هسته­ای و انرژی­های طبیعی مثل انرژی خورشیدی و باد و جزر و مد از هزینه­های استخراج و استفاده از سوخت­های فسیلی کمتر می‌شود؛ لذا قبل از اینکه منابع فسیلی به پایان برسد نیاز به آن از بین می­رود؛ یعنی میزان نیاز به سوخت­های فسیلی کمتر شده و آلایندگی و مسائل پیرامون آن نیز کمتر خواهد بود. بنابراین با فناوری­های نوظهوری که امروزه ایجاد شده و پیش­بینی می‌شود در آینده نزدیک به بلوغ برسد، جنس تأمین انرژی متفاوت خواهد بود.

یک بخش مهم در بحث تأمین انرژی، ذخیره انرژی است. انواع باتری­هایی که با فناوری­های متعدد تولید می­شوند؛ مثل «لیتیم‌هوا»، «لیتیم‌یون»، «لیتیم‌آهن»، «لیتیم‌گوگرد» و «باتری­های نمک گداخته» و پیش‌بینی می‌شود باتری­هایی با ظرفیت و طول عمر مناسب تولید شود و امکان ذخیره­سازی انرژی در حجم کوچک و توان بالا و برای مدت طولانی را فراهم نماید. بسیاری از تجهیزات با استفاده از این باتری­ها کار خواهند کرد. فناوری پرتابل کاملاً رایج خواهد شد یعنی اغلب تجهیزات قابل حمل خواهند بود و نیاز به ثابت بودن در یک محل نخواهند داشت چنانچه روندهای اولیه آن در حوزه فناوری­های رایانه­ای و اخیراً در موتورها و ماشین­های الکتریکی قابل مشاهده است.

یک روند کلی در فناوری­ها، «شخصی­‌سازی تجهیزات بصورت حداکثری» است؛ یعنی فرد هر جا بخواهد تجهیزات شخصی خود را بصورت حداکثری می­تواند همراه خود داشته باشد. چه بسا همانطور که امروزه اپراتورهای مختلفی برای خدمات اینترنت و برق و گاز در کشورهای مختلف وجود دارد، اپراتورهایی هم برای خدمات فیزیکی مثل مسکن، ماشین و .. ایجاد خواهند شد. مالکیت افراد فقط از طریق فناوری منتقل خواهد شد.

موضوع بسیار مهمی که محل بحث است این است که با توجه به این تغییرات فناورانه و تغییرات بنیادی زندگی در سال­های آینده فضای کسب‌وکار چه تغییری خواهد کرد؟ جنس نیاز انسان تغییر می­کند ولی انسان باز هم نیازمند است و هرچه بیشتر پیش برود نیازها تخصصی­تر می‌شود و یک فرد امکان تأمین نیازهای خود را نخواهد داشت. هرچه انسان به ماشین وابسته­تر می‌شود استقلالش نیز کمتر می‌شود؛ اگر صد سال پیش فردی تبعید می­شد، امکان اینکه زندگی روزمره خود را بگذراند فراهم بود؛ اما در دنیای پیشرفته‌ی سال ۲۰۵۰ اگر منابع آب و برق و اینترنت از یک فرد گرفته شود، زندگی فرد مختل می‌شود.

اگر فناوری و خدمات فناورانه توسط اپراتورهای مربوطه قطع شود، زندگی فرد مختل خواهد شد؛ چنانچه در فیلم­های علمی‌تخیلی که ساخته می‌شود، بنگاه­هایی که اجزای بدن افراد را تهیه می‌کنند، اگر هزینه‌ی خدمات‌شان تأمین نشود، قلب فرد یا اجزای دیگر را از سرویس خارج می­کنند؛ مثل امروز که آب و برق را بعد از دو بار اخطار قطع می­کنند. یا اگر هزینه­های غذا و لباس که بصورت الکترونیکی منتقل و چاپ می­شوند، پرداخت نشود، دیگر منتقل نخواهند شد! چه بسا در برخی شرایط مثل زیست­بوم­های مستقلی که طراحی شده، حتی هوا و نور هم بصورت خدماتی و کنترل شده است و باید هزینه­های آن پرداخت شود.

سؤال این است که چه کارهایی آینده‌ی کار اقتصادی افراد را تشکیل می­دهد و افراد از طریق آن، هزینه­های گرفتن تمام این خدمات را می­پردارند؟ جنس کار از کار فیزیکی به کار فکری و کارهای سطح بالاتغییر خواهند کرد. تولیدات افراد بیشتر از جنس کارهای اپراتوری، دستور دادن به ماشین­ها و در سطوح بالاتر تفکر، خلاقیت، ایجاد فناوری­های مختلف و توسعه فناوری خواهد بود. طبیعتاً اعمال قدرت در آن شرایط بیشتر خواهد شد. یعنی شرکت­ها نیازی به محل فیزیکی نخواهند داشت و هر کس در منزل خود می­تواند خدماتی ارائه کند. اگر الآن آشپز بصورت فیزیکی آشپزی می­کند، در آن شرایط طرح آشپزی و ایجاد یک غذا ارزش پیدا می­کند و آن چیزی که فروخته می‌شود، دستور غذایی است که به چاپگر داده می‌شود تا آن را جاپ کند. اگر امروزه خیاط، لباس می­دوزد، در آن شرایط طراحی که نقشه لباس را طراحی می­کند و به پرینتر یا دستگاه افراد می­فرستد، ارزش پیدا می­کند.

بیشتر کارها از جنس کارهای فکری و نرم خواهد بود. با ایجاد و توسعه‌ی چاپگر­های سه بعدی، پیش­بینی می‌شود در سال ۲۰۲۰ مهمترین بازار، بازار نقشه­هایی باشد که پرینت می­شوند. در سال ۲۰۱۳ لباس، کفش و وسایل مختلف بصورت پایلوت توسط پرینترهای سه­بعدی پرینت شدند. خرید لباس اهمیت نخواهد داشت افراد نقشه لباس را می­خرند و با چاپگرهای سه­بعدی خود چاپ می­کنند. آنچه اهمیت دارد مواد اولیه نیست، نقشه­ای است که باید منتقل شود؛ لذا افراد در منازل آنها را طراحی می­کنند. بحث خدمات آموزشی، کارهای پژوهشی و طراحی کارهای محتوایی ارزش پیدا خواهند کرد. منبع درآمد افراد نیز از طریق انجام همین کارها خواهد بود.

طبیعتاً افرادی که گلوگاه­های انتقال این طرح‌ها را دارند و در درگاه­های خدمات و محتوا قرار دارند، بیشترین سود را به دست خواهند آورد. ضمن اینکه سلطه‌ی این شرکت­ها در فضای اقتصادی آینده بیشتر خواهد شد؛ چرا که الآن با توجه به اینکه ارتباط رودررو بین مشتری و خریدار هنوز وجود دارد، راه­های دور زدن وجود دارد؛ اما در آینده، اینکه کسی بتواند دستور غذایی یا طرح تجهیزات یا پوشاک را از طریقی غیر از طریقی که تعریف شده به افراد برساند، بسیار سخت خواهد شد.

در حال حاضر سایت­های تخصصی، ژورنال­ها و کتب مختلفی در مورد آینده‌ی جهان نوشته شده است و حتی برنامه­هایی که کشورها نوشته­اند بصورت جامع به پیشرفت­های علمی اشاره کرده­اند و تصویرهای عجیب و غریبی ارائه شده است؛ اما در تصویری که ارائه شد، سعی بر این بود که معقول­ترین پیش­‌بینی­‌ها ذکر شود؛ و از ذکر پیش‌بینی‌های دور از واقعیتی مثل «نمردن انسان»، «خلق موجودات جدید» خودداری شود. در این گفتار سعی بر این بود که نتایج اولیه‌ی فناوری­هایی که در حال حاضر آغاز شده‌اند مطرح شده و پیش­بینی­های معقولی که در مورد آنها وجود دارد، ارائه گردد.

در کنار همه‌ی این پیش‌بینی‌ها باید به این نکته نیز دقت داشت که در سیستم‌­های آشوبی، اتفاقات ناگهانی بسیار زیادی رخ می­دهد و بروز برخی از این اتفاقات ناگهانی و پیش­بینی نشده، روندها را کاملاً تغییر می­دهد. در ۳۵ سال آینده نیز با وجود بالا بودن سرعت رشد فناوری و ایجاد تغییرات بسیار زیاد علم‌وفناوری، احتمال اینکه رویکردها، فلسفه­ها و جهان­‌بینی‌­های دیگری ایجاد شود و ناگهان روندها را تغییر دهد، وجود دارد. اتفاقاً عده­ای هستند که روی موضوعاتی از این دست، کار می­کنند. در حوزه‌ی علوم انسانی و فنی، دانشمندانی هستند که رویکردهای نقادانه به رشد تکنولوژی دارند و معتقدند روند موجود به حدی می­رسد که به انفجار می­انجامد و انسان نمی­تواند فناوری را بیش از یک حد مشخصی توسعه دهد و به حدی می­رسد که از خودش جا می­ماند؛ یعنی انسان نمی­تواند با سرعتی که تکنولوژی پیش می­رود، پیش برود و یک نقطه‌ی شکست در فناوری اتفاق می­افتد و امکان توسعه‌ی بیش از آن وجود نخواهد داشت.

این نگاه یک نگاه نقادانه و متفاوت به فناوری است که طیف وسیعی دارد و از «افرادی که فکر می­کنند فناوری متوقف می‌شود یا بخاطر تبعات منفی اخلاقی، روحی، فرهنگی و زیست­محیطی که فناوری دارد، خود انسان جلوی توسعه آن را می­گیرد» تا «کسانی که معتقدند انسان به جایی می­رسد که فناوری را نابود می­کند و یک برگشت به عقب اتفاق خواهد افتاد» را شامل می‌شود.

منبع: https://yaser.ir/st-foresight/

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا