اقتصاد دیجیتال
موضوعات داغ

بر اساس تحلیل فارن افرز؛ انقلاب اقتصادی هوش مصنوعی در پیش است

آیا هوش مصنوعی می تواند کاهش بهره‌وری را که بسیاری از اقتصادها اکنون با آن درگیر هستند معکوس کند؟

در ژوئن ۲۰۲۳، یک مطالعه بر روی پتانسیل اقتصادی هوش مصنوعی مولد تخمین زد که این فناوری می‌تواند سالانه بیش از ۴ تریلیون دلار به اقتصاد جهانی اضافه کند. این بیش از ۱۱ تریلیون دلاری است که هوش مصنوعی غیر مولد و سایر اشکال اتوماسیون می‌توانند کمک کنند. این‌ها اعداد بسیار بزرگی هستند: در مقایسه، کل اقتصاد آلمان، چهارمین اقتصاد بزرگ جهان، حدود ۴ تریلیون دلار ارزش دارد. طبق این مطالعه که توسط مؤسسه جهانی مک کینزی تهیه شده است، این تأثیر شگفت‌انگیز عمدتاً از افزایش بهره‌وری ناشی می‌شود.

حداقل در کوتاه مدت، چنین پیش‌بینی‌های پرشوری احتمالاً از واقعیت به دور باشند. موانع متعدد تکنولوژیکی، مرتبط با فرآیند، موانع سازمانی، و همچنین پویایی صنعت، بر سر راه اقتصاد جهانی مبتنی بر هوش مصنوعی قرار دارند. اما فقط به این دلیل که تغییر ممکن است فوری نباشد، به این معنی نیست که تأثیر نهایی آن اندک خواهد بود.

در آغاز دهه آینده، تغییر به سمت هوش مصنوعی می‌تواند به یک محرک پیشرو برای رونق جهانی تبدیل شود. دستاوردهای آینده اقتصاد جهان از پیشرفت‌های سریع در هوش مصنوعی ناشی می‌شود، که اکنون توسط هوش مصنوعی مولد یا هوش مصنوعی که می‌تواند محتوای جدید ایجاد کند و کاربردهای بالقوه آن تقریباً در هر جنبه‌ای از فعالیت‌های انسانی و اقتصادی گسترش یافته است. اگر بتوان از این نوآوری‌ها استفاده کرد، هوش مصنوعی می‌تواند کاهش بلندمدت رشد بهره‌وری را که اکنون بسیاری از اقتصادهای پیشرفته با آن مواجه هستند، معکوس کند.

این انقلاب اقتصادی به خودی خود اتفاق نخواهد افتاد. بسیاری از بحث‌های اخیر بر خطراتی که هوش مصنوعی ایجاد می‌کند و نیاز به مقررات بین المللی برای جلوگیری از آسیب‌های فاجعه‌بار متمرکز شده است. با این حال، به همان اندازه مهم، معرفی سیاست‌های مثبتی است که بهره‌ورترین کاربردهای هوش مصنوعی را تقویت می‌کند. این سیاست‌ها باید فناوری‌هایی را ترویج کنند که توانایی‌های انسانی را افزایش می‌دهند نه اینکه صرفاً جایگزین آن‌ها شوند. گسترده‌ترین اجرای ممکن هوش مصنوعی، هم در داخل و هم در بخش‌های مختلف، به‌ویژه در مناطقی که تمایل به بهره‌وری پایین‌تر دارند را تشویق کنند، و اطمینان حاصل شود که شرکت‌ها و بخش‌ها تحت فرآیندهای لازم و تغییرات سازمانی و نوآوری‌ها قرار می‌گیرند تا به طور مؤثر بر روی پتانسیل هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری کنند. بنابراین، رها کردن نیروی کامل اقتصاد مبتنی بر هوش مصنوعی، نه تنها به یک چارچوب سیاست جدید، بلکه به یک ذهنیت جدید نسبت به هوش مصنوعی نیاز دارد. در نهایت، فناوری‌های هوش مصنوعی را باید به‌عنوان ابزارهایی که می‌توانند پتانسیل و نبوغ انسان را افزایش دهند، نه به عنوان تضعیف کننده آن‌ها، پذیرفت.

انقلاب دیجیتال در مناطقی که آن‌ها را تحت تأثیر قرار داد، چشمگیر بود. وظایفی که مدت‌ها توسط انسان انجام می‌شد، ناگهان توسط ماشین‌ها تصاحب شد. فعالیت‌هایی مانند حسابداری و بایگانی، بانکداری، و سیستم‌های کنترل برای کل زنجیره تامین تا حدی و گاهی کاملاً خودکار بودند. به موازات آن، بیشتر اطلاعات به شکل دیجیتالی ذخیره و منتقل شدند و دسترسی و استفاده از آن را ارزان‌تر و آسان‌تر کردند. فراوانی خدمات مبتنی بر وب رایگان و کم‌هزینه نیز اقتصاد مصرف کننده و تعامل اجتماعی را متحول کرد.

اما تأثیر اقتصادی این تغییرات، اگرچه قابل توجه بود، اما دامنه آن محدود بود. در بخش‌هایی که فناوری‌ها به‌طور گسترده اجرا می‌شدند، بهره‌وری افزایش یافت، درست مانند پس از انقلاب صنعتی اول، زمانی که انسان‌ها حفر گودال‌ها را متوقف کردند و به جای آن به بیل‌های مکانیکی روی آوردند. در برخی مناطق، مشاغل همراه با درآمد برخی از درآمدهای طبقه متوسط در پدیده‌ای که به عنوان «قطبی شدن شغل و درآمد» شناخته می‌شود، کاهش یافت. با این وجود، انواع بسیاری از وظایف وجود داشت که نمی‌شد آن‌ها را خودکار کرد، و گستره تسلط دیجیتال محدود بود. مهم‌تر از همه، فناوری‌ها تأثیر کمی بر صنایع دانش و صنایع خلاق مانند پزشکی، حقوق، تبلیغات و مشاوره داشتند، که در آن‌ها بیشتر ارزش آن از تخصص ویژه و انجام وظایف غیر روتین ناشی می‌شود.

هوش مصنوعی، از جمله جدیدترین افزوده آن، هوش مصنوعی مولد، این پتانسیل را دارد که در لحظه‌ای که اقتصاد جهانی به شدت به آن نیاز دارد، یک رشد بزرگ و قاطع در بهره‌وری و رشد ایجاد کند. در میان بسیاری از چالش‌های اقتصادی کنونی، به محدودیت‌های عرضه، فشار فزاینده بر کشورهای دارای بدهی بیش از حد، تغییرات جمعیتی و تورم مداوم می‌توان اشاره کرد که همگی توانایی کشورها را برای حفظ رونق محدود می‌کنند.

هوش مصنوعی مولد با گستره وسیع و سهولت استفاده‌اش می‌تواند برای مقابله با این نیروها بسیار مفید باشد. علاوه بر این، انقلاب هوش مصنوعی یک دوره شدید آزمایش و نوآوری را به راه انداخته است که می‌تواند ارزش بسیار بیشتری به اقتصاد بیافزاید.

اما تحقق کامل این پتانسیل مستلزم توجه جدی به سیاست‌ها است. دولت‌ها، شرکت‌ها و محققان باید به جای جایگزینی مهارت‌های انسانی، تقویت مهارت‌های انسانی را در اولویت قرار دهند. آن‌ها باید استفاده از فناوری را در کل اقتصاد ترویج دهند. و آن‌ها باید اقتصادی بسازند که در آن استفاده از سیستم‌های هوش مصنوعی به نیازهای خود کارکنان حساس باشد و در آن شوک‌ها به حداقل برسد و ترس‌های گسترده از اتوماسیون بیش از حد برطرف شود، در غیر این صورت احتمالاً با مقاومت غیرضروری روبرو خواهند شد.

توسعه هوش مصنوعی به مرحله مهمی رسیده است. پتانسیل بسیار زیاد این فناوری، برای به ارمغان آوردن دستاوردهای انسانی و اقتصادی عظیم و همچنین ایجاد آسیب‌های بسیار واقعی، به شدت مورد توجه قرار گرفته است. اما استفاده از قدرت هوش مصنوعی به چیزی بیش از تمرکز بر تهدیدهای وجودی و آسیب‌های احتمالی نیاز دارد. این امر مستلزم دید مثبتی از آنچه هوش مصنوعی می‌تواند انجام دهد و اقدامات مؤثر برای تبدیل آن چشم‌انداز به واقعیت است. زیرا محتمل‌ترین خطری که هوش مصنوعی برای جهان امروز ایجاد می‌کند این نیست که نوعی فاجعه تمدنی یا شوک منفی بزرگ برای اشتغال ایجاد کند. در عوض، بدون هدایت مؤثر، می‌توان نوآوری‌های هوش مصنوعی را به گونه‌ای توسعه و اجرا کرد که به‌جای ایجاد یک اقتصاد جهانی قوی برای نسل‌های آینده، صرفاً مشکلات اقتصادی فعلی را بزرگ‌تر کند.

منبع: اقتصاد آنلاین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا